بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ
برنامه حبل المتین - 02 06 1404 (قسمت دویست و چهل و نهم)
عنوان برنامه: ادله عقلی امامت در کلام امیرالمومنین علیهالسلام (فضیلت لیله المبیت)
کلیدواژه: حبل المتین؛ ادله عقلی امامت؛ حدیث مناشده؛ لیله المبیت؛ هجرت پیامبر؛ اسلام؛ جانفشانی امیرالمومنین (علیه السلام)؛ آیه غار؛ مباهات خداوند به ملائکه؛ فضائل امیرالمومنین؛ ترس ابوبکر؛ نزول سکینه؛ شبهه؛ امامت!
استاد: حضرت آیت الله حسینی قزوینی
مجری: آقای علی اسماعیلی
مجری:
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ، اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى عَلِيِّ بْنِ مُوسَى الرِّضَا الْمُرْتَضَى الْإِمَامِ التَّقِيِّ النَّقِيِ وَ حُجَّتِكَ عَلَى مَنْ فَوْقَ الْأَرْضِ وَ مَنْ تَحْتَ الثَّرَى الصِّدِّيقِ الشَّهِيدِ و صَلاَةً كَثِيرَةً تَامَّةً زَاكِيَةً مُتَوَاصِلَةً مُتَوَاتِرَةً مُتَرَادِفَةً كَأَفْضَلِ مَا صَلَّيْتَ عَلَى أَحَدٍ مِنْ أَوْلِيَائِكَ
سلام، درود و ارادت خدمت شما دوستان عزیز بینندگان گرانقدر و محترم شبکه جهانی حضرت ولی عصر (عج الله تعای فرجه الشریف) به برنامه «حبل المتین» خیلی خوش آمدید. در شام شهادت غریبانه و مظلومانه هشتمین ستاره درخشان آسمان امامت و ولایت عالم آل محمد، آقا علی ابن موسی الرضا (علیه آلاف التحیة و الثناء) عرض تسلیت و تعزیت دارم خدمت همه مشتاقان، شیفتگان و ارادتمندان به آل الله (صلوات الله علیهم اجمعین)
این روزها، روزهای رحلت جانگداز نبی مکرم و معظم هست آغاز غربت و مظلومیت امیر المؤمنین و حضرت صدیقه طاهره فاطمه زهرا (سلام الله علیها) هم هست. به نقلی و به روایتی امشب، شب اول ماه ربیع الأول شب شهادت امام حسن عسکری (علیه السلام) پدر بزرگوار و نازنین امام زمان (علیه السلام) هم است، البته یک مناسبت بسیار بسیار مهم، اساسی و کلیدی هم است شب اول ماه ربیع الأول هجرت پیامبر رحمت حضرت محمد (صلی الله علیه و آله و سلم) از «مکه» به «مدینه» که مبدأ تاریخ هم قرار گرفت و شب لیلة المبیت هست.
شب لیلة المبیت، شبی که آقا جان و مولای مان امیر المؤمنین اسد الله الغالب علی ابن ابی طالب (صلوات الله علیه) جان فشانی کردند در بستر پیامبر خوابیدند جان شان را فدای پیامبر کردند و در قبال این جان فشانی امیر المؤمنین آیه نازل شد
(وَمِنَ النَّاسِ مَنْ يشْرِي نَفْسَهُ ابْتِغَاءَ مَرْضَاتِ اللَّهِ وَاللَّهُ رَءُوفٌ بِالْعِبَادِ)
بعضی از مردم (با ايمان و فداکار، همچون علی (ع) در «ليلة المبيت» به هنگام خفتن در جايگاه پيغمبر ص)، جان خود را به خاطر خشنودی خدا می فروشند؛ و خداوند نسبت به بندگان مهربان است.
سوره بقره (2): آیه 207
این هم مناسبتی است که برای ما جای بسی عزت، افتخار و سربلندی است عشق می کنیم و لذت می بریم آقا و مولایی چون امیر المؤمنین (سلام الله علیه) داریم. با افتخار در محضر استاد بزرگوار حضرت آیت الله دکتر «حسینی قزوینی» هستیم حضرت استاد سلام علیکم و رحمة الله خیلی خوش آمدید.
حضرت آیت الله حسینی قزوینی:
سلام علیکم و رحمة الله و برکاته
السَّلَامُ عَلَيْكَ يَا بَقِيَّةَ اللَّهِ فِي أَرْضِه، السَّلَامُ عَلَيْكَ يَا مِيثَاقَ اللَّهِ الَّذِي أَخَذَهُ وَ وَكَّدَهُ- ِ السَّلَامُ عَلَيْكَ يَا حُجَّةَ اللَّهِ وَ دَلِيلَ إِرَادَتِه، السَّلَامُ عَلَيْكَ يَا وَعْدَ اللَّهِ الَّذِي ضَمِنَه، السَّلَامُ عَلَيْكَ يَا صَاحِبَ الْمَرْأَى وَ الْمَسْمَع فَمَا شَيْءٌ مِنَّا إِلَّا وَ أَنْتُمْ لَهُ السَّبَبُ وَ إِلَيْهِ السَّبِيل.
خدمت بینندگان عزیز و گرامی خالصانه ترین سلامم را تقدیم می کنم از خدای عالم قبول عزاداری ها، اظهار ارادت ها در این دو ماه نسبت به ساحت مقدس سرور آزادگان سید الشهداء از خدا طلب می کنم.
از طرفی شهادت غریبانه و مظلومانه امام هشتم (سلام الله علیه) بنا به نقلی شهادت امام عسکری امشب هست تسلیت عرض می کنم.
از طرفی هم «لیلة المبیت» خوابیدن امیر المؤمنین در رختخواب رسول الله، آیه مستقلی در این زمینه وارد می شود و هجرت نبی مکرم به «مدینه» را هم به همه عزیزان تبریک و تهنیت می گویم.
طبق برنامه همیشگی مان طلیعه عرائض مان با یاد و نام صدیقه طاهره شروع می شود.
یابن الحسن:
آقا به جان مادرت آن مادر غم پرورت * ما را مرانی از درت یابن الحسن یابن الحسن
بعد از وفات مصطفی زهرا صدای می زد تو را * در پشت آن دیوار و در یابن الحسن یابن الحسن
تا روی زهرا شد کبود مزد رسالت این نبود * از امت بیدادگر یابن الحسن یابن الحسن
باز آ برای شیعیان خود روضه مادر بخوان * تنها نه درب خانه سوخت شمع و گل و پروانه سوخت
محسن صدایت می کند یابن الحسن یابن الحسن
دیشب برنامه نداشتیم دوستان مان برنامه خوب و زیبایی داشتند مدیر کل سابق «صدا و سیمای مشهد» (اسم شان را فراموش کردم) امروز تکرارش را نگاه می کردم خیلی خوب صحبت می کردم لذت بردم.
ما هم به ساحت مقدس امام هشتم یک اظهار ارادتی از زبان همه بینندگان عزیزمان داشته باشیم.
یا علی ابن موسی الرضا:
غنی به کعبه ببالد فقیر سوی تو آید * فدای خاک تو گردم که حجة الفقرائی
بعید نیست خراسان اگر به کعبه ببالد * تو هم صفات خدا هم تو کعبه و هم تو منایی
میان حجره چنین گفت کی صبا به مدینه * بگو به نور دو چشمم عزیز من تو کجایی
دمی بیا دم مردن به شهر طوس غریبم * در انتظار تو باشم که کی ز در تو در آیی!
خدا بیامرزد آقای «حسان» شعر جالبی نسبت به امام هشتم دارد معمولاً حرم امام رضا می روم این شعر آقای حسان را زمزمه می کنم
در زمان ما که هر کالا به هر جا در هم است * خوب و بد معیوب و سالم زشت و زیبا در هم است
گر خریداری کند کالای خوب از بد جدا * با تشر گوید فروشنده که آقا درهم است
یا علی یاران خوبت را مکن از بد جدا * رو سیاه و رو سفیدش جان مولا درهم است
از محبانت کسی از لطف تو محروم نیست * چون که در دریا صدف ها با خزف ها درهم است
یا امام هشتم به نام جوادت هر کرم و عنایتی به زائرین خوبت کردی همان کرم را هم در حق ما بفرما
«وَ عَادَتُكُمُ الْإِحْسَانُ وَ سَجِيَّتُكُمُ الْكَرَمُ»
تهذيب الأحكام (تحقيق خرسان)؛ نویسنده: طوسى، محمد بن الحسن، ناشر: دار الكتب الإسلاميه، محقق/ مصحح: خرسان، حسن الموسوى، ج2، ص616
مجری:
خیلی ممنون و متشکرم، ان شاء الله که همه مان مورد عنایت و لطف مولای مهربان مان امام رئوف آقا علی ابن موسی الرضا (علیه آلاف التحیة و الثناء) که «ایران» ما حرم و «ایران» امام رضا است ان شاء الله دستان با محبت امام رضا نگهدار «ایران» عزیز ما هست و این انقلاب پر افتخار و شکوهمند ما به انقلاب جهانی حضرت ولی عصر (ارواحنا له الفداء) متصل خواهد شد.
در برنامه زنده «حبل المتین» ادله عقلی امامت و ولایت را بحث می کردیم رسیدیم به استدلال های که وجود نازنین امیر المؤمنین در شورای شش نفره داشتند که هر کدام از آن ها یک برنامه مستقلی بود و به آن پرداختیم و ان شاء الله باز هم این برنامه و بحث را ادامه خواهیم داد.
آن های که می گویند امیر المؤمنین حضرت علی کجا استدلال کرد؟ کجا در مورد غدیر، بحث امامت، ولایت، خلافت و وصایت صحبت کرد؟ به شورای شش نفره مراجعه کنند آن افرادی که آنجا بودند هر کدام از استدلال های که امیر المؤمنین می آوردند آن ها قبول می کردند معروف به مناشدات است آن ها می پذیرفتند و هیچ انکار نمی کردند بلکه تأیید می کردند. همه این ها مباحثی است که تا الان ادامه دادیم امشب هم ادامه خواهیم داد.
با توجه به این که امشب، شب «لیلة المبیت» است شبی است که امیر المؤمنین در بستر پیامبر خوابیدند و جان فشانی کردند و نام شان در تاریخ ماند و آیه در شأن و منزلت شان نازل شد می خواهیم یکی از استدلال های که امیر المؤمنین در شورای شش نفره داشتند همین هست که چه کسی در بستر پیامبر خوابید و جان پیامبر را حفظ کرد؟
ان شاء الله حضرت استاد در مورد این موضوع مقدماتی را بیان می کنند. این که استاد بحث «لیلة المبیت» در بستر پیامبر خوابیدن آیا در منابع اهل سنت آمده است یا خیر؟ اشاره بفرمایید.
حضرت آیت الله حسینی قزوینی:
أَعُوذُ بِاللَّهِ مِنَ الشَّيْطَانِ الرَّجِيم، بِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ وَبِهِ نَسْتَعين وَهُوَ خَيرُ نَاصِرٍ وَ مُعِينْ الْحَمْدُلِلَّه وَ الصَّلَاةِ عَلَى رَسُولِ اللَّهِ وَعلَیٰ آلِهِ آل الله لَا سِيَّمَا علَیٰ مَوْلانَا بَقِيَّةَ اللَّه وَ الّلعنُ الدّائمُ علَیٰ أَعْدائِهِمْ أعداءَ الله إلىٰ يَوم لِقَاءَ اللّه، وَأُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبَادِ، حَسْبُنَا اللَّهُ وَنِعْمَ الْوَكِيلُ، نِعْمَ الْمَوْلَى وَنِعْمَ النَّصِيرُ
قضیه لیلة المبیت در منابع اهل سنت موارد زیادی من جمله استدلال امیر المؤمنین در شورای شش نفره است که حضرتعالی اشاره داشتید. در «شرح مقاصد تفتازانی»، جلد 2، صفحه 290؛ «مناب ابن مردویه»، صفحه 30- 127؛ «تاریخ دمشق»، جلد 42، صفحه 341؛ «مناقب خوارزمی»، صفحه 313؛ «مناقب ابن مغازلی»، صفحه 88
از «مناقب ابن مردویه – متوفای 410» با سند صحیح و معتبر دو سند آورد یکیش صد در صد صحیح است می آورم حضرت می فرماید برای افضیلت، شایستگی و خلافت خودم استدلال خواهم کرد به یک خصلت های که نه عرب، نه عجم، نه معاهد و نه مشرک نمی تواند یکی از آن ها را انکار کند.
حضرت شروع می کند حدود پنجاه مورد حضرت از فضائل خودش را مطرح می کند. ادله خلافت خودش را مطرح می کند من جمله:
«أمنكم أحد كان أعظم عناء منّي عن رسول الله»
آیا در میان شما کسی هست مثل من، فداکاری برای رسول اکرم کرده باشد؟
«حتّى اضطجعت على فراشه»
در رختخواب او خوابیدم
«ووقيته بنفسي»
جانم را فدای پیغمبر کردم
«وبذلت له دمي؟»
خونم را فدای حضرت کردم به حضرت بخشیدم!
آیا در میان شما کسی هست در جایگاه پیغمبر خوابیده باشد و خودش را فدای پیغمبر کند؟
«قالوا: اللّهمّ لا»
گفتند به خدا همچنین چیزی نیست!
مناقب علي بن أبي طالب (علیه السلام) وما نزل من القرآن في علي (علیه السلام)؛ نويسنده: أحمد بن موسى ابن مردويه الأصفهاني (وفات : 410)، تحقيق: جمعه ورتبه وقدم له: عبد الرزاق محمد حسين حرز الدين، سال چاپ : 1424 - 1382ش چاپخانه: دار الحديث، ص131
این عبارت در جای جای کتب اهل سنت آمده است. سراغ «تفسیر طبری» برویم «ابن تیمیه حرّانی» در کتاب «منهاج السنة»، جلد 7، صفحه 179 می گوید چند تفاسیری است که منقولات آن ها درست و قابل استناد است من جمله «تفسیر طبری» را بیان می کند.
در «تفسیر طبری»، جلد 11، صفحه 134 از «ابن عباس» و دیگران نقل می کند عده ای از «اشراف قریش» در «دار الندوة» جمع شدند چه کار کنیم از رسول اکرم که ادعای نبوت می کند فرزندان و غلام های ما را مسلمان می کند از دستش خلاص شویم. شیطان به صورت پیر مردی ظاهر شد این عبارت، عبارت «طبری» با سند معتبر است.
اگر شیعه بود می گفتند این افسانه سازی ها چه است؟ گفتند تو که هستی؟ گفت من پیره مردی از «نجد» هستم شنیدم شما این جا برای توطئه نابودی رسول اکرم جمع شدید تا راحت بشوید. هر کدام شان یک نظری دادند تا این که این پیره مرد گفت تمام نظریات شما بی اثر است هیچ فایده ای ندارد بدتر خواهد شد.
بهترین راه چیست؟ شما از هر قبیله ای یک نفر انتخاب کنید شبانه به منزل رسول اکرم بریزید هر کدام یک ضربه ای بزنید و او را به قتل برسانید چون سی نفر جوان از سی قبیله آن جا می رود نمی توانند قصاص کنند مجبور هستند دیه بخواهند این قبایل هم جمع می شوند دیه پیغمبر را می دهند برای همیشه شما خلاص می شوید.
«ثم يضربونه ضربة رجل واحد فإذا قتلوه تفرق دمه في القبائل كلها»
گفتند چه پیشنهاد خوبی است چرا به عقل مان نرسید؟ جمع متفرق شدند جبرئیل آمد دستور داد.
«فأمره أن لا يبيت في مضجعه الذي كان يبيت فيه تلك الليلة وأذن الله له عند ذلك بالخروج وأنزل عليه بعد قدومه المدينة الأنفال يذكره نعمه عليه وبلاءه عنده»
ای محمد امشب در رختخوابت نخواب خدای عالم به تو اذن داد از «مکه» خارج شوی
«وإذ يمكر بك الذين كفروا ليثبتوك أو يقتلوك»
اینها اطراف منزل رسول اکرم جمع شدند، رسول اکرم اول شب از منزل خارج شد دستور داد بر این که امیر المؤمنین در جای ایشان بخوابد.
«فبات علي رضي الله عنه على فراش النبي تلك الليلة وخرج النبي حتى لحق بالغار وبات المشركون يحرسون عليا يحسبون أنه النبي»
امیر المؤمنین در رختخواب رسول اکرم خوابید رسول اکرم بیرون آمد به طرف «غار ثور» رفت مشرکین اطراف خانه پیغمبر نگهبانی می دادند تا پاسی از شب گذشت به خانه پیغمبر ریختند به رأی خودشان پیغمبر را سنگباران کردند که در زیر این سنگباران یقین کردند پیغمبر از دنیا رفت.
ولی نکته ای بود می گفت سنگ های که به بدن امیر المؤمنین می خورد حضرت مقداری تکان می خوردند. ابتدا گفتند به پیغمبر زیاد سنگ زدیم ولی به خودش نمی پیچید امشب چطور است پیغمبر، احساس خطر کرده دارد به خودش می پیچد؟ صبح امیر المؤمنین از رختخواب بیرون آمد دیدند علی است گفتند:
«أینَ صاحِبُک؟»
پیغمبر کجاست؟
فرمود:
«لا أدري»
نمیدانم!
جامع البيان عن تأويل آي القرآن؛ اسم المؤلف: محمد بن جرير بن يزيد بن خالد الطبري أبو جعفر الوفاة: 310، دار النشر: دار الفكر - بيروت – 1405، ج9، ص227 (آدرس دهی بر اساس نرم افزار الجامع الکبیر)
مگر پیغمبر را به من تحویل دادید؟ یقین کردند پیغمبر از خانه خارج شد و از «مکه» هم بیرون رفت.
مشرکین به طرف «غار ثور» رفتند راه شناس رد پاها را دنبال کرد به «غار ثور» رسید گفت پیغمبر اینجا است دیدند درِ غار تار عنکبوت بسته است گفتند این جا تار عنکبوت است معلوم است که ماه ها و سال ها کسی به این غار نرفته است گفت بیش از این نمی دانم. حضرت آن جا ماندند مشرکین بر گشتند تا خدای عالم اجازه داد رسول اکرم از آن جا هجرت کردند.
«ابن کثیر دمشقی سلفی» شاگرد «ابن تیمیه» در «تفسیرش» جلد 7، صفحه 60 قضایا را آورده است این که امیر المؤمنین (سلام الله علیه)
«فدعا رسول الله صلى الله عليه وسلم علي بن أبي طالب»
وقتی جبرئیل گفت در رختخوابت نخواب علی را خواست و فرمود:
«فأمره أن يبيت على فراشه»
تفسير القرآن العظيم؛ اسم المؤلف: إسماعيل بن عمر بن كثير الدمشقي أبو الفداء الوفاة: 774، دار النشر: دار الفكر - بيروت – 1401، ج2، ص304 (آدرس دهی بر اساس نرم افزار الجامع الکبیر)
در همان رختخوابی که پیغمبر می خوابید پتو به قول ما رویش می کشید (بُرد یمانی) گفت همین را رویت بِکش.
این را آقای «احمد ابن حنبل» در «مسندشان»، جلد 1، صفحه 877
«فَبَاتَ علي على فِرَاشِ النبي صلى الله عليه وسلم تِلْكَ اللَّيْلَةَ وَخَرَجَ النبي صلى الله عليه وسلم حتى لَحِقَ بِالغَارِ»
مسند الإمام أحمد بن حنبل؛ اسم المؤلف: أحمد بن حنبل أبو عبدالله الشيباني الوفاة: 241، دار النشر: مؤسسة قرطبة – مصر، ج1، ص348، ح3251، (آدرس دهی بر اساس نرم افزار الجامع الکبیر)
می گوید روایتش هم معتبر است «فتح الباری ابن حجر عسقلانی»، صفحه 236، جلد 7 می گوید:
«فبات علي على فراش النبي صلى الله عليه وسلم تلك الليلة وخرج النبي صلى الله عليه وسلم حتى لحق بالغار»
فتح الباري شرح صحيح البخاري؛ اسم المؤلف: أحمد بن علي بن حجر أبو الفضل العسقلاني الشافعي الوفاة: 852، دار النشر: دار المعرفة - بيروت، تحقيق: محب الدين الخطيب، ج7، ص236
همان تعبیراتی که بوده ایشان هم دارد.
آقای «حاکم نیشابوری» هم این روایت را با سند صحیح آورده است آیه نازل شد
«وشري علي نفسه فلبس ثوب النبي صلى الله عليه وسلم ثم نام مكانه»
امیر المؤمنین لباس پیغمبر را به تن کرد (این هم خیلی جالب است) در جایگاه پیغمبر هم خوابید مشرکین آمدند تصور کردند پیغمبر در آن جا است
«فقال يا نبي الله فقال له علي إن نبي الله صلى الله عليه وسلم قد انطلق نحو بئر ميمون فأدركه قال فانطلق أبو بكر...»
تا قضیه این که ابوبکر آمد به علی گفت پیغمبر کجاست؟ گفت به طرف «چاه میمون» رفت ابوبکر دنبال پیغمبر رفت در وسط راه به پیغمبر رسید. مصادر متعدد با سند صحیح آوردند به دستور خدای عالم به امر رسول الله، امیر المؤمنین لباس پیغمبر به تن کرد در رختخواب پیغمبر و آن چیزی که پیغمبر هر شب رویش می کشید سبز رنگ بود آن هم رویش کشید.
مشرکین آمدند سنگباران کردند و ... منتظر بودند حضرت بی جان شود صبح شد از رختخواب بیرون آمد بریزند هر کدام یک ضربه شمشیری به حضرت بزنند کار تمام شود صبح دیدند علی در جای پیغمبر است.
گفتند یا علی، ما مقداری به شک افتادیم مشخص است شب های قبل هم می آمدند پیغمبر را اذیت می کردند و سنگ می زدند.
«وكان صاحبك لا يتضور ونحن نرميه وأنت تتضور وقد استنكرنا ذلك»
المستدرك على الصحيحين؛ اسم المؤلف: محمد بن عبدالله أبو عبدالله الحاكم النيسابوري الوفاة: 405 هـ، دار النشر: دار الكتب العلمية - بيروت - 1411هـ - 1990م، الطبعة : الأولى، تحقيق: مصطفى عبد القادر عطا، ج 3، ص 143، ح 4652
سنگ می زدند پیغمبر به خودش نمی پیچید و تکان نمی خورد ولی امشب به تو سنگ می زدیم تکان می خوردی حتی در بعضی از روایات دارد بعضی از نقاط بدن امیر المؤمنین شکستگی و ضرب بر داشت این طور نبود هیچ آسیبی به بدن مبارک حضرت نرسد.
(مَنْ يشْرِي نَفْسَهُ ابْتِغَاءَ مَرْضَاتِ اللَّهِ) خودش را در معرض فروش قرار داده بود خریدار خدا و فروشنده امیر المؤمنین؛ واسطه چه کسی است؟ رسول اکرم چه معامله زیبایی (ابْتِغَاءَ مَرْضَاتِ اللَّهِ)
مجری:
خیلی متشکر، حضرت استاد! یکی از مباهاتی که ملائکه به خوابیدن و ماندن در بستر پیامبر نسبت به امیر المؤمنین (سلام الله علیها) داشتند این را داریم. می خواهیم ببینیم این مطلب در منابع اهل سنت آمده است یا خیر؟
حضرت آیت الله حسینی قزوینی:
هر چه گفتیم از منابع اهل سنت آوردیم. «اسد الغابة ابن اثیر جزری – متوفای 630» در حقیقت «اسد الغابة فی معرفة الصحابة» یک واسطی است میان کتاب های که قبل از «ابن اثیر» در رابطه با صحابه نوشته شد مثل «استیعاب ابن عبد البر» و کتاب آقای «ابن حجر عسقلانی - الإصابة» تلاش کرد مطالبی بیاورد که مورد تأیید است.
در «اسد الغابة»، جلد 4 با تحقیق «شیخ علی محمد معوظ، شیخ عادل احمد عبد الموجود» و دکتر «محمد عبد المنعم»، دکتر «عبد الفتاح» و دکتر «جمعه طاهیر» از اساتید «دانشگاه الازهر» هفت، هشت نفر این کتاب را تحقیق و بررسی کردند.
در این کتاب جلد 4، صفحه 98 آمده است رسول اکرم فرمود یا علی در جای من بخواب همان رو انداز سبزی که رویم می کشم به رویت بکش، نگران نباش ان شاء الله مشکلی نیست. حضرت در جای پیامبر خوابید خدای عالم به جبرئیل، و میکائیل فرمود:
«فأَوحى الله إِلى جبريل وميكائيل عليهما السلام: أَني آخيت بينكما، وجعلت عمر أَحدكما أطول من عمر الآخر، فأَيكما يؤثر صاحبه بالحياة؟ فاختارا كلاهما الحياة، فأَوحى الله عز وجل إِليهما: أفلا كنتما مثل علي بن أَبي طالب؟ آخيت بينه وبين نبيي محمد، فبات على فراشه، يفديه بنفسه، ويؤثره بالحياة، اهبطا إِلى الأَرض فاحفظاه من عَدُوِّهِ . فنزلا، فكان جبريل عند رأْس عَلِيّ ، وميكائيل عند رجليه، وجبريل ينادي: بَخٍ بَخٍ من مثلك يا ابن أَبي طالب يباهى الله عز وجل به الملائكة؟ فأَنزل الله عز وجل على رسوله، وهو متوجه إِلى المدينة في شأْن على: (وَمِنَ النَّاسِ مَنْ يَشْرِي نَفْسَه ابتِغَاءَ مَرْضَات الله)»
أسد الغابة في معرفة الصحابة؛ اسم المؤلف: عز الدين بن الأثير أبي الحسن علي بن محمد الجزري الوفاة: 630هـ، دار النشر: دار إحياء التراث العربي - بيروت / لبنان - 1417 هـ - 1996 م، الطبعة: الأولى، تحقيق: عادل أحمد الرفاعي، ج4، ص113
«أوحى الله إلى جبريل وميكائيل اني قد اخيت بينكما وجعلت عمر أحدكما اطول من الآخر فأيكما يؤثر صاحبه بالحياة فاختار كل منهما الحياة فأوحى الله إليهما افلا كنتما مثل علي بن أبي طالب اخيت بينه وبين محمد فبات على فراشه يفديه بنفسه ويؤثره بالحياة اهبطا إلى الأرض فاحفظاه من عدوه فكان جبريل عند رأسه وميكائيل عند رجليه ينادي بخ بخ من مثلك ياابن أبي طالب يباهي بك الله ملائكته فأنزل الله تعالى (ومن الناس من يشري نفسه ابتغاء مرضات الله والله رءوف بالعباد) البقرة 207»
سمط النجوم العوالي في أنباء الأوائل والتوالي؛ اسم المؤلف: عبد الملك بن حسين بن عبد الملك الشافعي العاصمي المكي الوفاة: 1111هـ، دار النشر: دار الكتب العلمية - بيروت - 1419هـ- 1998م، تحقيق : عادل أحمد عبد الموجود- علي محمد معوض، ج1، ص345
من بین شما دو تا اخوت برقرار کردم یعنی معلوم می شود جبرئیل برادر خوانده میکائیل با هم یک نسبتی دارند. اسرافیل و عزرائیل نمی دانیم چه است، بعضی از بزرگان توصیه می کنند بعد از نماز صلوات می فرستید یک صلواتی هم برای عزرائیل بفرستید چون هوای مان را در آخر داشته باشد. یعنی آخر زندگی مان دم درِ عزرائیل پایان می پذیرد.
«اللهم صل علی محمد و آل محمد»
خدای عالم به جبرئیل و میکائیل فرمود بین شما اخوت برقرار کردم عمر یکی از شما را طولانی تر از دیگری قرار دادم. آیا شما حاضر هستید عمرتان را کم کنم به عمر دیگری بیافزایم؟ مثلاً تو صد سال عمر کنی او صد و بیست سال؛ بیست سال عمرت را به او ببخشی بیست سال زودتر از دنیا بروی.
هر دو (جبرائیل و میکائیل) گفتند همچنین کاری انجام نمی دهیم خدایا همان قدری که بنا است به ما عمر بدهی عمرمان را سپری کنیم. «فأوحى الله إليهما افلا كنتما مثل علي بن أبي طالب اخيت بينه وبين محمد» آیا شما مثل علی و رسول الله نیستید؟ بین این دو اخوت برقرار کردم.
«فبات على فراشه يفديه بنفسه ويؤثره بالحياة» علی عمرش را به رسول الله بخشیده است می گوید این عمر را نمی خواهم حساب کنید عمر حضرت امیر المؤمنین (سلام الله علیه) سیزده سال بود، با ده سال مثلاً بیست و پنج ساله بود یعنی یک جوانی که آرزو زیاد دارد هنوز ازدواج هم نکرده است.
می گوید علی بنا بود تا 65 سال عمر کند نزدیک چهل سال از عمرش را فدا کرد «اهبطا إلى الأرض فاحفظاه من عدوه» به زمین بروید علی از دشمنانش حفظ کنید. «فنزلا، فكان جبريل عند رأْس عَلِيّ وميكائيل عند رجليه»؛ جبرئیل بالا سر علی نشست، میکائیل پایین پا.
«وجبريل ينادي»، جبرئیل ندا می زد مثل مادر مهربانی که برای فرزندی موقع خواب لا لایی می خواند.
«بَخٍ بَخٍ من مثلك يا ابن أَبي طالب يباهى الله عز وجل به الملائكة؟» بَه بَه چه صفایی فرزند ابی طالب، به این ایثارت خدا به ملائکه مباهات می کند.
از این بالاتر؟ تمام دنیا جمع شود همه فضائل صحابه را غیر از امیر المؤمنین حتی «سلمان، ابوذر» و همه را در یک کفه بگذارند این فضیلت در یک کفه باشد «يباهي اللّه عز وجل بِهِ الملائكة» خدا دارد به ایثار و جان فشانی علی مباهات می کند یعنی افتخار می کند.
آی ملائکه من همچنین بنده ای دارم حاضر شد (همان طور که خودش گفت) خونش را بدهد و حیاتش را ببخشد
«فأَنزل الله عز وجل على رسوله، وهو متوجه إِلى المدينة في شأْن على: (وَمِنَ النَّاسِ مَنْ يَشْرِي نَفْسَه ابتِغَاءَ مَرْضَات الله)» خدای عالم آیه 207 سوره بقره را نازل فرمود. «تفسیر کبیر فخر رازی» از قافله عقب نماند در جلد 5، صفحه 221 آیه:
(وَمِنَ النَّاسِ مَنْ يشْرِي نَفْسَهُ ابْتِغَاءَ مَرْضَاتِ اللَّهِ وَاللَّهُ رَءُوفٌ بِالْعِبَادِ)
بعضي از مردم (با ايمان و فداکار، همچون علي (ع) در «ليلة المبيت» به هنگام خفتن در جايگاه پيغمبر ص)، جان خود را به خاطر خشنودي خدا ميفروشند؛ و خداوند نسبت به بندگان مهربان است.
سوره بقره (2): آیه 207
«ويروى أنه لما نام على فراشه قام جبريل عليه السلام عند رأسه، وميكائيل عند رجليه، وجبريل ينادي: بخ بخ من مثلك يا ابن أبي طالب يباهي الله بك الملائكة ونزلت الآية»
التفسير الكبير أو مفاتيح الغيب؛ اسم المؤلف: فخر الدين محمد بن عمر التميمي الرازي الشافعي الوفاة: 604، دار النشر: دار الكتب العلمية - بيروت - 1421هـ - 2000م، الطبعة: الأولى، ج5، ص174
به به به به، به مثل تو یا علی «يباهي اللّه بك الملائكة» ملائکه دارد به وجود تو افتخار می کند.
«تفسیر کشف البیان» مال «ثعلبی» غیر از «ثعالبی» است جلد 2، صفحه 125 می آورد:
«فأوحى الله تعالى إلى جبرئيل وميكائيل إني قد آخيت بينكما وجعلت عمر أحدكما أطول من عمر الأخر فأيكما يؤثر صاحبه بالبقاء والحياة؟ فإختار كلاهما الحياة فأوحى الله تعالى إليهما: أفلا كنتما مثل علي بن أبي طالب ج آخيت بينه وبين محمّد صلى الله عليه وسلم فبات على فراشه (يفديه) نفسه ويؤثره بالحياة، إهبطا إلى الأرض فاحفظاه من عدوه، فنزلا فكان جبرئيل عند رأس علي وميكائيل عند رجليه، وجبرئيل ينادي: بخ بخ من مثلك يا بن أبي طالب، فنادى الله عزّ وجلّ الملائكة وأنزل الله على رسوله صلى الله عليه وسلم وهو متوجه إلى المدينة في شأن علي ج) ومن النّاس من يشري نفسه ابتغاء مرضات الله»
الكشف والبيان (تفسير الثعلبي )؛ اسم المؤلف: أبو إسحاق أحمد بن محمد بن إبراهيم الثعلبي النيسابوري الوفاة: 427 هـ - 1035م، دار النشر: دار إحياء التراث العربي - بيروت - لبنان - 1422هـ-2002م، الطبعة: الأولى، تحقيق: الإمام أبي محمد بن عاشور، مراجعة وتدقيق الأستاذ نظير الساعدي، ج2، ص126
«جبرئيل ينادي بخ بخ من مثلك يا بن أبي طالب»؛ خدای عالم آیه (وَمِنَ النَّاسِ مَنْ يشْرِي نَفْسَهُ ابْتِغَاءَ مَرْضَاتِ اللَّهِ) را نازل کرد. پس این نمونه های از منابع اهل سنت بود که «بخٍ بخٍ» از زبان جبرئیل به امیر الهی برای حفظ جان امیر المؤمنین نازل شدند مطرح می کنند. خدا هم به این جان فشانی علی به ملائکه دارد مباهات می کند.
دنیا ما افتخار می کنیم آقا و مولایی به نام علی داریم نه تنها ما افتخار می کنیم خدا هم به وجود علی افتخار می کند. ما باید زبان مان را ببندیم حرف نزنیم هر چه حرف بزنیم تمام حرف مان شایسته فکر و درک ما است ولی خدا وقتی می گوید «يباهي اللّه بك الملائكة» مسئله تمام است!
مجری:
خیلی ممنون استفاده کردیم. استاد معمولاً تحریفات زیادی در فضائل امیر المؤمنین بوده و هست یعنی بعضی ها گاهی فضیلت تراشی کردند بعضی از فضائلی که مربوط به امیر المؤمنین (سلام الله علیه) بود برای دیگران درست کردند و جا زدند. بعضی وقت ها خود آن فضیلت را تحریف کردند آیا در قضیه «لیلة المبیت» هم تحریف بوده است یا خیر؟
حضرت آیت الله حسینی قزوینی:
سال 54 یا 53، دو سه ایام ماه رمضان و محرم «کرمانشاه» در «صحنه، گنگر شاه و سُنقُر» منبر می رفتم بعد از پایان ماه رمضان به «سنندج» رفتیم چون علاقه داشتیم کتاب های اهل سنت را از جاهای معتبر تهیه کنیم. گفتیم شاید در «قم» بعضی ها می آورند دست کاری شده باشد یک مقدار وسواس داشتیم آن زمان هم نوجوان بودیم.
به «سنندج» رفتیم سه یا چهار کارتن کتاب اهل سنت مانند «صحیح بخاری» از «مصر» آورده بودند «صحیح مسلم» و چند کتاب دیگر من جمله کتاب «اسد الغابة ابن اثیر» را از آن جا خریدم. به «قم» آوردیم کتاب را ورق می زدیم یک دفعه به قضیه ای بر خوردیم تمام خستگی مان در تن مان ماند.
این را فقط نشان می دهم «اسد الغابه» ای که خودمان در «قم» تهیه کرده بودیم «دار الکتب العلمیة بیروت» دارد: «فَبَاتَ عَلي عَلَىٰ فِرَاشِ رَسُولِ اللَّه»؛ علی بر فِراش پیغمبر خوابید «يُفْدِيهِ بِنَفْسِهِ»؛ جان خودش را فدای پیغمبر کرد
«وَ يُؤْثِرُهُ بِالْحَيَاةِ»؛ عمر خودش را به پیغمبر بخشید. بعضی وقت ها به بزرگی اظهار ارادت می کنیم می گوییم خدایا از عمر ما بکاهد و به عمر شما بیافزاید. یعنی ما می گوییم خدا بخیل نیست هم عمر شما را طولانی کنند هم عمر ما را.
در «اسد الغابة» مال مکتبه اسلام «حاج ریاض»، جلد 4 «فَبَاتَ عَلَی فِراشِه» را کرده است «فَبَالَ عَلی فِراشِه» کرده است.
«بَاتَ علی فراشِه» یعنی در رختخواب پیغمبر خوابید و جانش را فدا کرد (نستجیر بالله نستجیر بالله) «بالَ عَلی فِراشِه» یعنی در رختخواب پیغمبر، ادرار کرد. «یفدیه بنفسه وَ يُؤْثِرُهُ بِالْحَيَاةِ» با بول کردن جور در نمیآید، «یفدیه بنفسه وَ يُؤْثِرُهُ بِالْحَيَاةِ» دیگر چه معنایی دارد؟ ملاحظه بفرمایید بغض و کینه اش را می خواهد برای علی (سلام الله علیه) نشان بدهد.
«ت» را برداشت تبدیل به «لام» کرد امیدواریم که ان شاء الله آن فکری که همچنین کاری کرد، دستی که همچنین کاری کرد، قلمی که همچنین کاری کرد این قلم آتشی باشد بر چشم و قلب او باشد. اگر در دنیا هست آخر عمر ذلیل کند از دنیا هم رفت جزء نواصب یعنی آن جایی که نواصب هستند
(إِنَّ الْمُنَافِقِينَ فِي الدَّرْكِ الْأَسْفَلِ مِنَ النَّارِ وَلَنْ تَجِدَ لَهُمْ نَصِيرًا)
منافقان در پايين ترين درکات دوزخ قرار دارند؛ و هرگز ياوری برای آنها نخواهی يافت! (بنابراين، از طرح دوستی با دشمنان خدا، که نشانه نفاق است، بپرهيزيد!)
سوره نساء (4): آیه 145
این مردک را در آن جا قرار بدهد. چیز دیگری نداریم بگوییم نمونه آوردیم. موارد خیلی زیادتر از این ها داریم از تحریفاتی که انجام دادند. شاید بعد از این که ادله عقلی را تمام کردیم اگر توفیق داشته باشم تحریفاتی که «بنی امیه و بنی العباس» بدل سازی های که دارند توهین های که درست کردند مقداری بگوییم. مردم مقداری آگاه باشند که این عداوت ها و بغض ها کار را به کجا می کشاند؟
خدا بیامرزد آیت الله العظمی «مرعشی نجفی» از مراجع بزرگوار شیعه سال 50 یا 51 ایشان امر فرمودند با پیشنهاد آقای «محمد علی نجار» از علمای «نجف» در کتابخانه بزرگ آیت الله العظمی «مرعشی نجفی» بزرگ ترین کتابخانه شیعه در کره زمین است در این کتابخانه چند ده هزار فقط کتاب خطی وجود دارد.
گفت آن جا بیایید قسمت بالا اتاقی در اختیار شما قرار بدهیم بعضی از کتاب های اهل سنت را مقابله کنید تحریفاتی که صورت گرفت در بیاورید. آن جا رفتیم سر گروه بنده بودم حدود هشت نفر از اساتید حوزه را آن جا برده بودیم مبلغی ماهیانه آیت الله العظمی «مرعشی نجفی» در اختیارمان قرار می داد خدمت آقایان می دادیم.
مثل قرائت قرآن، یک نفر قرآن قرائت می کند همه نگاه می کنند نُه دوره، نُه چاپ از «صحیح بخاری» را تقریباً دو سال تمام غیر از جمعه ها آن جا می رفتیم مقابله می کردیم. از نُه چاپ هر چه اختلاف داشت همه را ثبت کردیم در اختیار آیت الله العظمی «مرعشی نجفی» و همچنین آقای «محمد علی نجار» قرار دادیم.
آن دو سال برایم خیلی درد آور بود شاید یکی از عواملی که باعث شد در بحث ولایت و دفاع از امیر المؤمنین (سلام الله علیه) افتادیم زمینه سازیش از آن دو سال شروع شد. فهمیدیم علی خیلی مظلوم است.
به تعبیر «علامه امینی» خدا به انسان از اول خلقت تا آخر خلقت عمر بدهد بنشیند برای مظلومیت علی گریه کند باز هم حق مطلب را نمی تواند ادا کند در زیارتش آمده است.
«اَلْسَّلامُ عَلَيْكَ يا وَلِىَّ اللّه أَشْهَدُ أَنَّكَ أَوَّلُ مَظْلُومٍ وَاَوَّلُ مَنْ غُصِبَ حَقُّهُ»
غرض اینکه محکمه عدل علی تماشایی است به تعبیر «شیخ صدوق» تمام مشکلات قیامت را آدم تحمل می کند لذت دارد ولی به محکمه امیر المؤمنین برود
«عن عَلِيِّ بن أبي طَالِبٍ رضي الله عنه أَنَّهُ قال أنا أَوَّلُ من يَجْثُو بين يَدَيْ الرحمن لِلْخُصُومَةِ يوم الْقِيَامَةِ»
الجامع الصحيح المختصر؛ اسم المؤلف: محمد بن إسماعيل أبو عبدالله البخاري الجعفي الوفاة: 256، دار النشر: دار ابن كثير , اليمامة - بيروت - 1407 - 1987، الطبعة: الثالثة، تحقيق: د. مصطفى ديب البغا، ج4، ص1458، ح3747
من اول کسی هستم خدا محکمه من را قرار می دهد کسانی که در حق منِ علی ظلم کرده اند آن جا بیایند ببینیم چرا همچنین ظلمی کردند؟
مقداری دقت کنیم به عزیزان شیعه دارم می گویم قدر علی را بدانید با عمل به دستورات علی، قلب علی را خوشحال کنیم با گناه کردن مان قلب علی را نیازاریم.
از عزیزان اهل سنت هم خواهش می کنم «تاریخ صدر اسلام» را به خوبی مطالعه کنند نمی گوییم کتب شیعه را ببینید. کتب اهل سنت را همین چیزی که دو، سه ماه است شروع کردیم مناشده و احتجاج امیر المؤمنین به فضیلت، خلافت و امامتش در شورای شش نفره؛ همین را شما ملاک قرار بدهید ببینید حق چیست و حق کجاست؟
مجری:
خیلی متشکرم استفاده کردیم امشب، درست است که شام شهادت آقا امام رضا (علیه السلام) است نام زیبای امام رضا (علیه السلام)، علی است در میان ائمه (علیهم السلام) چهار امام داریم که نام شان علی است و امشب، شب «لیلة المبیت» شب جان فشانی مولا امیر المؤمنین (سلام الله علیه) هم هست استاد اشاره فرمودند همه عزت، افتخار، سربلندی و آبروی ما مولا و آقای ما امیر المؤمنین (سلام الله علیه) هست.
از درگاه شان درخواست می کنیم دست مان را در دنیا و آخرت بگیرند امشب هم شب «لیلة المبیت» یکی از بزرگ ترین شب های پر افتخاری است که به نامِ نامی مولای متقیان امیر مؤمنان علی (علیه السلام) رقم خورده است. با تمام وجود باید بگوییم: «الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي جَعَلَنا مِنَ الْمُتَمَسِّكِينَ بِوِلايَةِ مولانا أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ وَ الأَئِمَّةِ عليهم السلام»
(میان برنامه)
مجری:
چقدر زیبا نام مولا امیر المؤمنین (سلام الله علیه) و ناد علی که شما عزیزان ملاحظه کردید و قطعا حال دل تان خوب شد جگرتان حال آمد و خنک شد با شنیدن نام مولا علی (سلام الله علیه)
عرض کردیم با توجه به این که اول ماه ربیع الأول به عنوان سالروز هجرت نبی مکرم از «مکه» به «مدینه» و مبدأ تاریخ است لیلة المبیتی که امشب امیر المؤمنین در بستر پیامبر (سلام الله علیه) خوابیدند و جان فشانی کردند در ادامه مباحث ادله عقلی امامت و ولایت این بحث را شروع کردیم و ادامه دادیم و برخی از مباحث را در محضر حضرت استاد «حسینی قزوینی» مطرح کردیم.
استاد اشاره فرمودید به تحریفاتی که نسبت به این موضوع شد برخی از معاندین در مقایسه «لیلة المبیت» با آیه غار به افضلیت آیه غار اشاره می کنند اگر در این زمینه صحبت بفرمایید ممنون می شوم.
حضرت آیت الله حسینی قزوینی:
این هم یکی از دردهای بی درمان است «فخر رازی» در تفسیرشان با آن صفحات عریض و طویل و با خط ریزش نزدیک به چهل و چند صفحه در رابطه با آیه غار بحث کرده است. به نظرم کسی از علمای اهل سنت مثل «فخر رازی» روی آیه غار کار نکرده است.
در این رابطه باید یک نگاهی به آیه غار و یک نگاهی هم به آیه (مَنْ يشْرِي نَفْسَهُ ابْتِغَاءَ مَرْضَاتِ اللَّهِ) داشته باشیم.
رسول اکرم به علی فرمود در رختخواب من بخواب چیزی که علی (سلام الله علیه) سوال کرد عرضه داشت
«أو تسلم انت يا رسول الله ان فديتك بنفسي»
جانم را فدای شما کنم در رختخواب شما بخوابم شما سالم می مانید؟ خیلی زیباست حضرت فرمود:
«نعم. فتبسّم أمير المؤمنين ضاحكا، و أهوى إلى الأرض ساجدا»
بلافاصله امیر المؤمنین افتاد زمین خدا را شکر کرد، من جانم را فدا کنم رسول اکرم سالم می ماند چیزی نگفت بعد عرض کرد.
«فداك سمعي و بصري»
یا رسول الله چشم و گوشم فدای تو باد
«مُرني بما شأتَ»
هر چه دلت می خواهد دستور بده
«اکون فیه اطوع لک من بنانک»
مراد از «بَنان» شاید می گوید انگشتان تو چقدر تسلیمت هستند هر وقت می خواهی دست را بلند کنی بلند می شود تخلف از تو نمی کنند. دستت را می خواهی تکان بدهی تکان می خورد، ببندی بسته می شود. می گوید من از انگشتان تو بیشتر تسلیمت هستم. یعنی هر اراده ای شما کنید من در برابر اراده شما مطیع هستم.
در کتاب «کافی» هم هست حضرت داشت:
«أَنَا عَبْدٌ مِنْ عَبِيدِ مُحَمَّدٍ صلى الله عليه و آله»
الكافي (ط - الإسلامية)، نویسنده: كلينى، محمد بن يعقوب بن اسحاق، محقق/ مصحح: غفارى على اكبر و آخوندى، محمد، ناشر: دار الكتب الاسلامیة، ج1، ص90، ح5
یعنی من در برابر رسول اکرم اصلاً اراده ای ندارم اراده من عین عین اراده رسول الله است، همان گونه ای که اراده رسول الله عین «ارادة الله» است.
عزیزان دقت داشته باشند قرآن می گوید:
(يصْلِحْ لَكُمْ أَعْمَالَكُمْ وَيغْفِرْ لَكُمْ ذُنُوبَكُمْ وَمَنْ يطِعِ اللَّهَ وَرَسُولَهُ فَقَدْ فَازَ فَوْزًا عَظِيمًا)
تا خدا کارهای شما را اصلاح کند و گناهان تان را بيامرزد؛ و هر کس اطاعت خدا و رسولش کند، به رستگاری (و پيروزی) عظيمی دست يافته است!
سوره احزاب (33): آیه 71
(وَمَنْ يطِعِ اللَّهَ وَرَسُولَهُ فَقَدْ فَازَ فَوْزًا عَظِيمًا)؛ هر کس مطیع خدا و پیغمبر باشد بالاترین سعادت را به دست آورده است.
نکته دوم وقتی رسول اکرم به امیر المؤمنین دستور می دهد امیر المؤمنین بدون هیچ نگرانی، بدون هیچ حزن و ترسی از این که کشته می شوم یا کشته نمی شوم بلافاصله می رود لباس پیغمبر را می پوشد در رختخواب پیغمبر می خوابد رو انداز سبزی که پیغمبر رویش می کشید به رویش می کشد و می خوابد نه حزن، نه غصه و نه ... دارد.
از منابع اهل سنت می گویم عزیزان اهل سنت از من نرجند مطالبی که دارم از هیچ منبع شیعه نمی خواهم بیاورم.
در رابطه با آقای ابوبکر در «صحیح بخاری» تقاضا دارم عزیزان اهل سنت خوب دقت کنند شیعه ها هم دقت کنند نکات خیلی خوبی دارد. چاپ «عربستان سعودی» رسول اکرم با ابوبکر در غار رفتند. آقای «سراقة ابن مالک» برای آن ها غذا و وسائل آورده بود.
«فقلت أُتِينَا يا رَسُولَ اللَّهِ فقال (لَا تَحْزَنْ إِنَّ اللَّهَ مَعَنَا)»
الجامع الصحيح المختصر؛ اسم المؤلف: محمد بن إسماعيل أبو عبدالله البخاري الجعفي الوفاة: 256، دار النشر: دار ابن كثير , اليمامة - بيروت - 1407 - 1987، الطبعة: الثالثة، تحقيق: د. مصطفى ديب البغا، ج3، ص1323، ح3419
دنبال مان آمدند و ما را پیدا کردند رسول اکرم فرمود (لَا تَحْزَنْ إِنَّ اللَّهَ مَعَنَا) نترس خدا با ماست.
باز در «صحیح بخاری» جای دیگر همین را آورده است در آن جا می گوید «سراقة ابن مالک» سوار بر اسب بود به نزدیکی غار رسید
«فقلت هذا الطَّلَبُ قد لَحِقَنَا يا رَسُولَ اللَّهِ فقال (لَا تَحْزَنْ إِنَّ اللَّهَ مَعَنَا)»
الجامع الصحيح المختصر؛ اسم المؤلف: محمد بن إسماعيل أبو عبدالله البخاري الجعفي الوفاة: 256، دار النشر: دار ابن كثير , اليمامة - بيروت - 1407 - 1987، الطبعة: الثالثة، تحقيق: د. مصطفى ديب البغا، ج3، ص1336، ح3452
یا رسول الله آن های که دنبال مان بودند رسیدند کارمان تمام شد پیغمبر فرمود (لَا تَحْزَنْ إِنَّ اللَّهَ مَعَنَا) محزون نباش خدا با ماست.
در «مجمع الزوائد هیثمی» می گوید مشرکین نزدیک درِ غار رسیدند ابوبکر احساس کرد این ها نزدیک غار آمدند
«وسمع النبي صلى الله عليه وسلم أصواتهم»
پیغمبر هم صدای مشرکین را می شنید
«فأشفق أبو بكر عند ذلك»
آقای ابوبکر خیلی به هم ریخت
«وأقبل على الهم والخوف فعند ذلك قال له النبي صلى الله عليه وسلم»
ترس و غصه وجود آقای ابوبکر را گرفت. پیغمبر فرمود ابوبکر:
«لا تحزن إن الله معنا»
مجمع الزوائد ومنبع الفوائد؛ اسم المؤلف: علي بن أبي بكر الهيثمي الوفاة: 807، دار النشر: دار الريان للتراث/دار الكتاب العربي - القاهرة , بيروت – 1407، ج6، ص52
وقتی که «سراقة ابن مالک» آمد پیغمبر فرمود (لَا تَحْزَنْ إِنَّ اللَّهَ مَعَنَا)، مشرکین آمدند باز می گوید (لَا تَحْزَنْ إِنَّ اللَّهَ مَعَنَا) باز همین روایت را آقای «ابن حجر عسقلانی» در «فتح الباری»، می گوید:
«واتى المشركون على الجبل الذي فيه الغار الذي فيه النبي صلى الله عليه وسلم حتى طلعوا فوقه»
مشرکین آمدند بر بالای غار قرار گرفتند
«وسمع أبو بكر أصواتهم»
ابوبکر صدای مشرکین را شنید
«فاقبل عليه الهم والخوف»
ناراحتی و ترس تمام وجود آقای ابی بکر را فرا گرفت!
«فعند ذلك يقول له النبي صلى الله عليه وسلم لا تحزن ان الله معنا»
فتح الباري شرح صحيح البخاري؛ اسم المؤلف: أحمد بن علي بن حجر أبو الفضل العسقلاني الشافعي الوفاة: 852، دار النشر: دار المعرفة - بيروت، تحقيق: محب الدين الخطيب، ج7، ص11
پیغمبر باز گفت (لَا تَحْزَنْ إِنَّ اللَّهَ مَعَنَا)
مورد سوم آقای «فخر رازی» در تفسیرشان جلد 16، صفحه 51
«فلما طلب المشركون الأثر وقربوا، بكى أبو بكر خوفاً على رسول الله صلى الله عليه وسلم فقال عليه السلام: (لا تحزن إن الله معنا) فقال أبو بكر: إن الله لمعنا، فقال الرسول: (نعم) فجعل يمسح الدموع عن خده»
التفسير الكبير أو مفاتيح الغيب؛ اسم المؤلف: فخر الدين محمد بن عمر التميمي الرازي الشافعي الوفاة: 604، دار النشر: دار الكتب العلمية - بيروت - 1421هـ - 2000م، الطبعة: الأولى، ج16، ص51
مشرکین جای پای پیغمبر را دنبال کردند تا به درِ غار رسیدند، «بكى أبو بكر خوفاً على رسول الله صلى الله عليه وسلم» ابوبکر از ترسِ پیغمبر گریه کرد «خوفاً على رسول الله» دارد، پیغمبر که نمی ترسد شما برای چه می خواهی بترسی؟ پیغمبر فرمود آقای ابوبکر (لَا تَحْزَنْ إِنَّ اللَّهَ مَعَنَا)!
«تفسير غرائب القرآن ورغائب الفرقان»، جلد 3، صفحه 471 دارد:
«فلما طلب المشركون الأثر وقربوا بكى أبو بكر خوفاً على رسول الله صلى الله عليه وسلم فقال عليه السلام : (لا تحزن أن الله معنا)»
تفسير غرائب القرآن ورغائب الفرقان؛ اسم المؤلف: نظام الدين الحسن بن محمد بن حسين القمي النيسابوري الوفاة: 728 هـ، دار النشر: دار الكتب العلمية - بيروت / لبنان - 1416هـ - 1996م، الطبعة: الأولى، تحقيق: الشيخ زكريا عميران، ج3، ص471
می گوید وقتی مشرکین نزدیک غار رسیدند ابوبکر را ترس فرا گرفت پیغمبر فرمود (لَا تَحْزَنْ إِنَّ اللَّهَ مَعَنَا)!
چهارمین مورد «اخبار مکه» مال آقای «فاکهی» با تحقیق دکتر «دُهیش»، جلد 4، صفحه 81
«وأصبح المشركون من قريش يطلبونه فجاءوا بالقافة يقفون الأثر فانقطع الأثر حين انتهوا إلى الغار وفيه رسول الله صلى الله عليه وسلم وأبو بكر رضي الله عنه فقال النبي صلى الله عليه وسلم (اللهم عم عنا أبصارهم) وأبو بكر رضي الله عنه شديد الحزن فقال صلى الله عليه وسلم (لا تحزن إن الله معنا)»
أخبار مكة في قديم الدهر وحديثه؛ اسم المؤلف: محمد بن إسحاق بن العباس الفاكهي أبو عبد الله الوفاة: 275، دار النشر: دار خضر - بيروت - 1414، الطبعة: الثانية، تحقيق: د. عبد الملك عبد الله دهيش، ج4، ص81
مشرکین دنبال این بودند پیغمبر کجا رفته است؟ قیافه شناسی آوردند بوی پیغمبر و اثر پاهای حضرت را شناسایی کرد تا به غار رسیدند داخل غار، رسول الله و ابوبکر بودند
«وَ ابوبکر شدید الحُزن»؛ مقداری پیاز داغش بیشتر شد حزن خیلی شدید آقای ابوبکر را گرفت پیغمبر (لَا تَحْزَنْ إِنَّ اللَّهَ مَعَنَا)!
این را «تاریخ دمشق ابن عساکر»، جلد 30، صفحه 85 آورده است می گوید مشرکین نزدیک بود وارد غار شوند ابوبکر خیلی ترسید پیغمبر گفت (لَا تَحْزَنْ إِنَّ اللَّهَ مَعَنَا)؛ «در المنثور سیوطی» همین روایت را در جلد 7، صفحه 368 آورده است، پیغمبر فرمود یا ابابکر (لَا تَحْزَنْ إِنَّ اللَّهَ مَعَنَا) «کنزل العمال متقی هندی» همین طور.
پنجمین مورد «مسند ابی بکر صدیق» مال «مروزی – متوفای 292» یعنی معاصر «نسائی، ابن داود، ابن ماجه» با تحقیق «شعیب الأرنؤوط» از «وهابی»های سرشناس عصر ما با سند معتبر دارد:
«انطلق النبي صلى الله عليه وسلم وأبو بكر إلى الغار فدخلا فيه فجاء العنكبون فنسجت على باب الغار وجاءت قريش يطلبون النبي صلى الله عليه وسلم فكانوا إذا رأوا على باب الغار نسج العنكبوت قالوا لم يدخله أحد وكان النبي صلى الله عليه وسلم قائما يصلي وأبو بكر يرتقب فقال أبو بكر رضي الله عنه للنبي صلى الله عليه وسلم فداك أبي وامي هؤلاء قومك يطلبونك أما والله ما على نفسي أبكي ولكن مخافة أن ارى فيك ما اكره فقال له النبي صلى الله عليه وسلم لا تحزن إن الله معنا»
مسند أبي بكر الصديق؛ اسم المؤلف: أحمد بن علي بن سعيد الأموي المروزي أبو بكر (الوفاة: 292)، دار النشر: المكتب الإسلامي - بيروت، تحقيق: شعيب الأرناؤوط، ج1، ص142
مشرکین به در غار رسیدند دیدند درِ غار تار عنکبوت بسته است، آن قیافه شناس گفت هر چه است داخل این غار است، اینها گفتند تار عکنبوت مشخص است مدت هاست این جا رفت و آمدی نیست. پیغمبر در همان جا مشغول نماز بود ابوبکر هم پاسداری می کرد.
ابوبکر گفت «فداك أبي وامي هؤلاء قومك يطلبونك أما والله ما على نفسي أبكي ولكن مخافة أن ارى فيك ما اكره»؛ به خودم نمی ترسم، ترسم از تو است پیغمبر عین خیالتش نیست می گوید (لَا تَحْزَنْ إِنَّ اللَّهَ مَعَنَا) خدا با ماست این چه معنایی دارد؟ باز هم پیغمبر گفت (لَا تَحْزَنْ إِنَّ اللَّهَ مَعَنَا)
مورد پنجم را آقای «ابن کثیر» در «البدایة و النهایة»، جلد 4، صفحه 451 آورده است.
«انطلق النبي وابو بكر إلى الغار وجاءت قريش يطلبون النبي وكانوا اذا رأوا على باب الغار نسج العنكبوت قالوا لم يدخل أحد وكان النبي قائما يصلي وأبو بكر يرتقب فقال أبو بكر للنبي هؤلاء قومك يطلبونك أما الله ما على نفسي أثل ولكن مخافة أن أرى فيك ما أكره فقال له النبي يا أبا بكر لا تخف إن الله معنا»
البداية والنهاية؛ اسم المؤلف: إسماعيل بن عمر بن كثير القرشي أبو الفداء الوفاة: 774، دار النشر: مكتبة المعارف – بيروت، ج3، ص181
باز پیغمبر فرمود: «یا ابابکر لا تَخف» آن جا گفت (لَا تَحْزَنْ) محزون نباشد این جا می گوید «لا تَخف» نترس (إِنَّ اللَّهَ مَعَنَا) پیغمبر چند مرتبه بگوید؟
مورد ششم در «صحیح بخاری» چاپ «عربستان سعودی» حدیث 3453
«عن أَنَسٍ عن أبي بَكْرٍ رضي الله عنه قال قلت لِلنَّبِيِّ صلى الله عليه وسلم وأنا في الْغَارِ لو أَنَّ أَحَدَهُمْ نَظَرَ تَحْتَ قَدَمَيْهِ لَأَبْصَرَنَا فقال ما ظَنُّكَ يا أَبَا بَكْرٍ بِاثْنَيْنِ الله ثَالِثُهُمَا»
الجامع الصحيح المختصر؛ اسم المؤلف: محمد بن إسماعيل أبو عبدالله البخاري الجعفي الوفاة: 256، دار النشر: دار ابن كثير , اليمامة - بيروت - 1407 - 1987، الطبعة: الثالثة، تحقيق: د. مصطفى ديب البغا، ج3، ص1337، ح3453
ابوبکر می گوید به پیغمبر گفتم اگر یکی از افراد «قریش» زیر پای شان را نگاه کنند ما را می بینند، پیغمبر دیگر (لَا تَحْزَنْ إِنَّ اللَّهَ مَعَنَا) نگفت خیلی بالاتر فرمود: «ما ظَنُّكَ يا أَبَا بَكْرٍ بِاثْنَيْنِ الله ثَالِثُهُمَا»؛ ما دو نفر هستیم خدا با ماست سومین ما خدا است خدا دارد ما را می بیند و حفظ می کند از چه نگران و ناراحت هستی؟
بعضی از اهل سنت شاید بگویند بی کار بودند رفتند این ها را جمع کردند می خواهیم این ها را کنار هم بگذارید به امیر المؤمنین تا سنگ و چوب زدند تکان نخورد به عنوان اطاعت از رسول الله سرش را از رختخواب بیرون نیاورد.
مشرکین بیست، سی قبیله شمشیر به همراه دارند می توانند تکه تکه کنند اگر بنای ترس باشد آن جا ترس است پیغمبر هم در کنارش نیست بگوید یا علی (لَا تَحْزَنْ إِنَّ اللَّهَ مَعَنَا)!
مورد هفتم «تفسیر سمرقندی – متوفای 375» تقریباً معاصر «شیخ صدوق» بود. جلد 2، صفحه 50 نمی دانم این داستان ها را چطور درست کردند آدم نمی داند بخندد یا گریه کند!
می گوید سوراخی در غار بود که در آن سوراخ عقرب، مار و ... وجود داشت ابوبکر می ترسیدی یکی از این مارها از سوراخ بیرون بیاید پیغمبر را بگزد
«وكان في الغار خرق فيه حيات فخشي أبو بكر أن يخرج منه شيء يؤذي رسول الله صلى الله عليه وسلم فألقمه قدمه فجعلن يضربنه ويلسعنه وجعلت الدموع تنحدر على خده من شدة الألم الذي يجده ورسول الله صلى الله عليه وسلم يقول (لا تحزن إن الله معنا فأنزل الله سكينته) يعني الطمأنينة لأبي بكر وهذه ليلته»
تفسير السمرقندي المسمى بحر العلوم؛ اسم المؤلف: نصر بن محمد بن أحمد أبو الليث السمرقندي الوفاة: 367، دار النشر: دار الفكر - بيروت، تحقيق: د.محمود مطرجي، ج2، ص59
آقای ابوبکر پایش را جلوی سوراخ مار گذاشت مارها پای ابوبکر را می گزیدند اشک آقای ابوبکر هم از گونه هایش سرازیر بود. آخر یک کسی را که مار بزند ماری که در کوه هست مار سمی است اصلاً زنده می ماند؟ پیغمبر دید اشک ابوبکر جاری است فرمود یا ابابکر (لَا تَحْزَنْ إِنَّ اللَّهَ مَعَنَا) محزون نباش خدا با ماست!
ابوبکر به جای این که پایش را آن جا بگذارد سنگ یا کلوخی جلوی سوراخ بگذارند مسئله تمام است مگر این که بگویند در آن جا سنگ و کلوخی نبوده است.
«روح المعانی» مال آقای «آلوسی» ایشان هم دارد:
«وكان في الغار خرق فيه حيات وأفاعي فخشي أبو بكر أن يخرج منهن شيء يؤذي رسول الله صلى الله تعالى عليه وسلم فألقمه قدمه فجعلهن يضربنه ويلسعنه وجعلت دموعه تنحدر وهو لا يرفع قدمه حبا لرسول الله صلى الله تعالى عليه وسلم»
روح المعاني في تفسير القرآن العظيم والسبع المثاني؛ اسم المؤلف: العلامة أبي الفضل شهاب الدين السيد محمود الألوسي البغدادي الوفاة: 1270هـ، دار النشر: دار إحياء التراث العربي – بيروت، ج10، ص98
ابوبکر پایش را جلوی سوراخ مار گذاشت نیش می زدند و گاز می گرفتند اشک ابوبکر جاری بود ولی قدمش را از دم سوراخ بر نمی داشت «حباً لرسول الله» تا آیه آمد (فَأَنْزَلَ اللَّهُ سَكِينَتَهُ عَلَيهِ)؛
ملاحظه بفرمایید این هفت مورد آقای ابوبکر می ترسد، نگران و ناراحت است، گریه می کند در این هفت مورد پیغمبر می فرماید یا ابابکر (لَا تَحْزَنْ) آخر حُزنت چه است؟ (إِنَّ اللَّهَ مَعَنَا) ما دو نفر هستیم خدا هم سومین ما است.
شما مقایسه کنید این را با کاری که آقا رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) انجام داد. ببینید این ها با همدیگر قابل مقایسه است؟ آیه آن جا نازل شد (وَمِنَ النَّاسِ مَنْ يشْرِي نَفْسَهُ ابْتِغَاءَ مَرْضَاتِ اللَّهِ) علی جان خودش را در راه رضایت خدا فدا کرد. آقایان می گویند از این طرف هم آیه در غار نازل شده است ما حرفی نداریم آیه را بیاورم عزیزان ببینند مروری هم به این جا داشته باشیم، فرمایشات مرحوم «شیخ مفید» و اینها را هم کار نداریم.
آیه 40 سوره توبه را ملاحظه بفرمایید
(إِلَّا تَنْصُرُوهُ فَقَدْ نَصَرَهُ اللَّهُ إِذْ أَخْرَجَهُ الَّذِينَ كَفَرُوا ثَانِي اثْنَينِ إِذْ هُمَا فِي الْغَارِ إِذْ يقُولُ لِصَاحِبِهِ لَا تَحْزَنْ إِنَّ اللَّهَ مَعَنَا فَأَنْزَلَ اللَّهُ سَكِينَتَهُ عَلَيهِ وَأَيدَهُ بِجُنُودٍ لَمْ تَرَوْهَا وَجَعَلَ كَلِمَةَ الَّذِينَ كَفَرُوا السُّفْلَى وَكَلِمَةُ اللَّهِ هِي الْعُلْيا وَاللَّهُ عَزِيزٌ حَكِيمٌ)
اگر او را ياری نکنيد، خداوند او را ياری کرد؛ (و در مشکل ترين ساعات، او را تنها نگذاشت؛) آن هنگام که کافران او را (از مکه) بيرون کردند، در حالی که دومين نفر بود (و يک نفر بيشتر همراه نداشت)؛ در آن هنگام که آن دو در غار بودند، و او به همراه خود می گفت: «غم مخور، خدا با ماست!» در اين موقع، خداوند سکينه (و آرامش) خود را بر او فرستاد؛ و با لشکرهايی که مشاهده نمی کرديد، او را تقويت نمود؛ و گفتار (و هدف) کافران را پايين قرار داد، (و آنها را با شکست مواجه ساخت؛) و سخن خدا (و آيين او)، بالا (و پيروز)است؛ و خداوند عزيز و حکيم است!
سوره توبه (9): آیه 40
اگر شما پیغمبر را یاری نکنید خدا یاریش می کند زمانی که (أَخْرَجَهُ الَّذِينَ كَفَرُوا) کفار، پیغمبر را از «مکه» بیرون کردند در تمام این ها ضمیر مفرد است (إِلَّا تَنْصُرُوهُ، نَصَرَهُ، أَخْرَجَهُ) مشخص است پیغمبر اکرم از «مکه» بیرون رفته است.
(ثَانِي اثْنَينِ) دومی از آن دو نفر (إِذْ هُمَا فِي الْغَارِ) آن دو نفر در غار بودند. (إِذْ يقُولُ لِصَاحِبِهِ لَا تَحْزَنْ) برای رفیقش میگوید نترس (إِنَّ اللَّهَ مَعَنَا فَأَنْزَلَ اللَّهُ سَكِينَتَهُ عَلَيهِ) این را عزیزان دقت کنند. خدای عالم آرامشش بر او نازل کرد.
از نظر ادبی تمام ضمائر به پیغمبر بر میگردد، (تنصروه، نصره، اخرجه، صاحبه، ایده) تمام اینها مفرد است همه به پیامبر بر میگردد اینجا آیا میتوانیم بگوییم (انزل الله سکینته علی ابی بکر؟) یعنی تمام ضمایر را بگوییم به پیامبر بر میگردد اینجا این ضمیر به ابوبکر بر میگردد.
من یک سوال دارم، خدای عالم در همین سوره توبه آیه 26 را خدمت تان بیاورم
(ثُمَّ أَنْزَلَ اللَّهُ سَكِينَتَهُ عَلَى رَسُولِهِ وَعَلَى الْمُؤْمِنِينَ وَأَنْزَلَ جُنُودًا لَمْ تَرَوْهَا وَعَذَّبَ الَّذِينَ كَفَرُوا وَذَلِكَ جَزَاءُ الْكَافِرِينَ)
سپس خداوند «سکينه» خود را بر پيامبرش و بر مؤمنان نازل کرد؛ و لشکرهايي فرستاد که شما نميديديد؛ و کافران را مجازات کرد؛ و اين است جزاي کافران!
سوره توبه (9): آیه 26
خدای عالم آرامشش را بر پیامبر و بر مؤمنین نازل کرد. سکینه اول بر پیامبر نازل شد بعد بر مؤمنین دیگر نازل شده است ولی اینجا دارد: (انزل الله سکینته علیه) باید سکینته علیهما میآمد. دارد (اذهما في الغار، قال لصاحبه لا تحزن إن الله معنا) سه تا ضمیر جمع داریم باید انزل الله سکینته علیهما میبود. همان طور که در این جا میبود سکینته علی رسوله و علی صاحبه.
بعضیها میگویند پیامبر نیاز به سکینه نداشت در 14 تا آیه جلوتر از همین سوره شما میبینید دارد: (أَنْزَلَ اللَّهُ سَكِينَتَهُ عَلَى رَسُولِهِ وَعَلَى الْمُؤْمِنِينَ)
در سوره فتح باز آیه 26 دارد:
(فَأَنْزَلَ اللَّهُ سَكِينَتَهُ عَلَى رَسُولِهِ وَعَلَى الْمُؤْمِنِينَ)
خداوند آرامش و سکينه خود را بر فرستاده خويش و مؤمنان نازل فرمود
سوره فتح (48): آیه 26
خدا سکینه و آرامشش را بر پیامبر و بر مؤمنین نازل کرد. آقای «شیخ مفید» مطلبی دارد که حرف ایشان است من کار ندارم ایشان میگوید اینجا ایمان و مؤمنی نبوده است تا سکینه بر او نازل بشود!
ما کاری به فرمایش «شیخ مفید» نداریم ایشان در عصر خودش نظری داشته است ما دنبال این هستیم که این (انزل الله سکینته علیه و علی رسوله) چه است؟ مضافا بر این که تعداد زیادی از علمای اهل سنت مطلبی در این مورد دارند الان فرصتش نیست عرض کنم.
بسیاری از بزرگان اهل سنت آورده اند بر این که (انزل الله سکینته علیه) این علیه ضمیر به پیامبر بر میگردد به آقای ابوبکر بر نمیگردد.
اقای «ابن عطیه – متوفای 546» در کتاب «المحرر الوجیز» در جلد سوم نقل میکند:
«وقال جمهور الناس الضمير عائد على النبي صلى الله عليه وسلم وهذا أقوى والسكينة عندي»
المحرر الوجيز في تفسير الكتاب العزيز؛ اسم المؤلف: أبو محمد عبد الحق بن غالب بن عطية الأندلسي الوفاة: 546هـ، دار النشر: دار الكتب العلمية - لبنان - 1413هـ- 1993م، الطبعة: الاولى، تحقيق: عبد السلام عبد الشافي محمد، ج3، ص36
ضمیر سکینته بر پیامبر بر میگردد «وهذا أقوى والسكينة عندي» این قویترین قول است.
آقای دکتر «وهبه زحیلی» که از شخصیتهای برجسته و بلند آوازه اهل سنت معاصر است در کتاب تفسیر وسیط شان جلد اول صفحه 812 ایشان هم میگوید:
«وقال جمهور الناس الضمير عائد على النبي صلى الله عليه وسلم»
آقای «طنطاوی» که از بزرگان اهل سنت و الازهری است ایشان هم در تفسیرشان میگوید:
«والضمیر فی قوله علیه یعود علی النبي»
ضمیر (انزل الله سکینته علیه) به پیامبر بر میگردد. و «تفسیر ابن کثیر دمشقی» فارغ التحصیل مکتب «ابن تیمیه» در جلد 4 ایشان هم دارد «فانزل الله سکینته و ایده بجنود لم تروها» ایده بجنود را نمیتوانند بگویند برای آقای ابوبکر بوده است.
ایشان میگوید خدای عالم گفته «انزل الله سکینته علیه» این ضمیر به رسول اکرم بر میگردد.
آقایانی که میخواهند مقایسه کنند نکاتی که امشب گفتیم و خیلی محترمانه هم گفتیم جسارت نکردیم و جسارت را هم خلاف شرع و گناه نا بخشودنی میدانیم همه مطالب را هم از اهل سنت آودریم به این مطالب توجه کنند.
یک مطلبی هم که از «شیخ مفید» گفتیم، عرض کردیم به فرمایش ایشان کار نداریم برداشت خودش است مجتهد است اگر خطا هم کرده است یک پاداش دارد. خواستم از «شیخ مفید» دفاع کنم تا نیایند کفر آقای «شیخ مفید» را ثابت کنند.
با توجه به این مطالب آیا آیه:
(وَمِنَ النَّاسِ مَنْ يشْرِي نَفْسَهُ ابْتِغَاءَ مَرْضَاتِ اللَّهِ وَاللَّهُ رَءُوفٌ بِالْعِبَادِ)
بعضي از مردم (با ايمان و فداکار، همچون علي (ع) در «ليلة المبيت» به هنگام خفتن در جايگاه پيغمبر ص)، جان خود را به خاطر خشنودي خدا ميفروشند؛ و خداوند نسبت به بندگان مهربان است.
سوره بقره (2): آیه 207
که در شأن علی در «لیلة المبیت» نازل شد و آیه غار که در رابطه با رسول اکرم و آقای ابوبکر نازل شده است اینها قابل مقایسه هستند، یا اینجا آیه ظهورش مدح ندارد بلکه یک مقدار جای سوال باز کرده است ولی مربوط به امیر المؤمنین آنجا جای سوال است و به هیچ وجه هم باز نکرده است!
مجری:
حضرت استاد خیلی عالی، از شما ممنون هستم بزرگواری فرمودید. بالاخره امشب مناسبت «لیلة المبیت» و شب اول ربیع الاول بهانه ای شد بر این که در مورد این فضیلت امیر المؤمنین بیشتر صحبت کنیم از شما ممنون و سپاسگزارم خدا به شما سلامتی و طول عمر با عزت بدهد.
تشکر میکنم از تک تک شما دوستان عزیز بیننده که برنامه را همراهی فرمودید ان شاء الله که مورد عنایت و توجه شما قرار گرفته باشد.
حضرت آیت الله حسینی قزوینی:
این نکته را هم عرض کنم امیدوارم که کارهایمان مرضی آقا امیر المؤمنین باشد. من بعضی وقتها برنامه را اجرا میکنیم میگویم یا امیر المؤمنین همان طور که دعبل شعری از اقا امام رضا گفت از ایشان هدیه گرفت
مجری:
حضرت صله داد.
حضرت آیت الله حسینی قزوینی:
بله، حضرت صله داد ما هم نیاز به صله داریم. اگر اشتباه نکنم این را از مرحوم «قاضی» نقل کرده اند میگوید وقتی دعا میکنید قبل از اذان صبح این شعر را بخوانید:
یا امیرالمؤمنین یا ذالنعم * یا امام المتقین یا ذالکرم
اننا جئناک فی حاجاتنا * لاتخیبنا و قل فیها نعم
میگویند تلاش کنید این گفتار تان را به اذان صبح بچسپانید خیلی، خیلی در آن عنایتها خوابیده است.
مجری: